محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

شازده کوچولو

سیزده بدر امسال

امسال اولین سیزده خونه جدیدمون بود به دائی ها و مادر جون رفتیم اطراف کوههای خونمون و یه جای دنج و ساکتی رو پیدا کردیم .مادرجون طبق معمول شروع به صخره نوردی کرد ودائی حسن آتیشو به پا کرد و دائی محمد جوجه ها رو پخت خیلی به ما خوش گذشت بخصوص اینکه خونمون نزدیک بود و هر چی یادمون رفته بود بیاریم با ٥ دقیقه پیاده روی میرفتیم و برمی گشتیم.   ...
27 فروردين 1392

پسر کوچولوی مامان

از آسمون بپر پایین                بدو بیا  به روی زمین بیا، بشین کنار من               قصه بگم برای تو قصه ی یک ستاره               که تا سحر بیداره یا اون ابر سیاهی               که دوست داره بباره ماه قشنگ آسمون          تو کی میای تو خونمون یه شب میای می دونم      &...
22 فروردين 1392

سلام امام رضا جون

ا مروز برای اولین بار در سال جدید رفتیم حرم امام رضا (ع). طبق معمول که همیشه به حرم می ریم محمدپارسا به دنبال دوست پیدا کردن و ما هم به دنبال راز و نیاز با امام خوبمان. وقتی کارمون تموم شد محمدپارسا راضی نشده بود و می گفت که هنوز دوست پیدا نکرده و بهش خوش نگذشته. مادرجون به خاطرش رفت سراغ یک خانواده زائر و از پسرشون خواست که با پسرمون دوست بشه. این هم عکسشون. محمدپارسا و امیر عباس. هر دو لحظاتی رو کنار هم بازی کردن. ...
12 فروردين 1392

سال نو مبارک

امسال با همه سالهای دیگه فرق داره. عید امسال ما تو خونه جدید بودیم و تو خیلی شادی . چون می تونی بدوئی. فوتبال بازی کنی تو حیاط و از نزدیک به شکوفه های گیلاس تو حیاط دست بزنی . امسال با شکوفه های سفید درختمون دوباره جوونه زدیم و شکفتیم و زیبا شدیم. پسر گلم خیلی دوستت دارم و به قول خودت بهت اختفار می کنم. محمدپارسا در حال خواندن قرآن موقع سال تحویل   ...
12 فروردين 1392
1